چشم عسلی
اونی که میخواستم .....منو تنها گذاشت ، رفت
اونی که می خواستم دل ازم برید و ....بین گلا یه گل تازه چید و... به اونی که دلش می خواست رسید و........با غم و غصه منو آشنا کرد
اونی که میخواستم منو برد بهشت و ...اسم منو رو سر درش!! نوشت و ...بهونه کرد بازی سرنوشت و ...تو شهر رویاها منو رها کرد...!!
اونی که می خواستم منو برد ازیاد و...رفت پیشه اون کس که دلش می خوادو... زد زیر عشقش که یادش نیاد و ...مثه همه آدمها بی بها شد!
اونی که می خواستم
چرا تنهام گذاشت ! رفت
****
فدای سرت اگه من خیلی تنهام!!!!
فدای سرت اگه گریون چشمام!!!!
فدای سرت اگه دلمو شکستی!!!!
میگن عاشق یکی دیگه! هستی
رفتی نموندی بی وفا انگار دوسم نداشت و قلب منو شکستی و...
قصه نخور فدای سرت گفتی که چاره سفره
گفتی دعا بی اثره نگام هر روز به دره
قصه نخور فدای سرت
دلت دیگه از شیشه نیست!
چشات مثه همیشه نیست !!!! تو گل نمی ریزی به پام
دیگه نمی میری برام! آغوشت رو برای من انگار دیگه جا نداره
دوسم نداری! می دونم این دیگه اما !!نداره
دلت دیگه از شیشه نیست! چشات مثه همیشه نیست !!!!
شبای تاریک و سیاه ماه رو صدا نمیکنی
قفل سکوت رو دیگه با....
معجزه وا نمیکنی
رفتی نموندی بی وفا تنهایی سخته بخدا باز زیر قولت زدی ها!!!
قصه نخور فدای سرت!
گفتی نه اهل رفتنی نه اهل دل شکستنی
دلی نموندی بشکنی! قصه نخور فدای سرت!!!
? نویسنده: ...